تأمّلی بر مسئلهی وحدت اسلامی از دیرباز تا دیروز
سلسله نشست های علمی بررسی و نقد کتاب تاملی بر مسئله وحدت اسلامی از دیرباز تا دیروز با حضور دکتر محمدحسین امیر اردوش (نویسنده کتاب)، دکتر مهدی فرمانیان (ناقد) و دکتر عبدالله فرهی (ناقد) برگزار شد.
گزارش نقد کتاب «تاملی بر مساله وحدت اسلامی از دیرباز تا دیروز با تکیه بر جنبش اتحاد اسلام»
دکتر فرمانیان (منتقد)
نقاط قوت
منابع متعدد و متنوع.
چینش تاریخی مباحث کتاب.
بیان سلیس و روان.
ارائه انواع اطلاعات مفید تاریخی درباره تقریب، سازگاری و ناهمسازگاری.
کتاب برخاسته از از درد و دغدغه دینی و مذهبی نویسند.
نقاط ضعف
عنوان کتاب «تاملی بر مساله وحدت اسلامی از دیرباز تا دیروز با تکیه بر جنبش اتحاد اسلام» در حالی که بیشتر بیان ناهمسازگاری ها یی که در طول تاریخ رخ داده و مباحث تقریبی در لابه لای کتاب گم شده.
عدم ربط کامل مباحث و مسائل مطروحه به اصل بحث: در صفحه ۱۲ کتاب آمده است که پرسش اصلی پژوهش بررسی چگونگی طرح نظریهٔ وحدت اسلامی با خصیصههای ویژهٔ جنبش اتحاد اسلام است تحت عنوان «اتحاد اسلام» است … اما در بررسی فصل بندی کتاب با این پرسش و فرضیه آن تفاوت دارد.
فصل اول تأمل بر ناهمسازگاری هاست که بر خلاف عنوان کتاب است. بهتر و مفید تر این بود که از تلاشها و سازگاریها سخن میگفت. جنگها و اختلافات همه جا وجود دارد.
رویکرد تاریخ بحث: اگر خیلی از این مطالب حذف شود به کتاب خللی وارد نمیشود. مثلاً در صفحه ۱۷۱-۳۴۹ که حدود ۱۷۰ صفحه کتاب را در برگرفته زمینههای طرح مسئله در خصوص وضعیت ایران و عثمانی و اتفاقات سیاسی، اجتماعی و فرهنگ وارداتی غرب و ناملایمان و دعواهای دوره قاجار است که اصلاً ربطی به موضوع بحث ندارد؛ و میتوان این مباحث را در چند صفحه کوچک نشان داد. از صفحه ۳۷۷ تا ۶۵۱(حدود ۳۰۰ صفحه) به طور مفصل درباره سید جمال، دعواها، صلحها، جنگها و غیره البته نه براساس جنبش اتحاد اسلام بحث شده که به نظرم هیچ ربطی به مسئله کتاب ندارد.
فصل بندیهای صورت گرفته بر اساس اصول پژوهشی تنظیم و انجام نشده است: از فصل دوم به بعد میبایست یک فصل را به معرفی «جنبش اتحاد اسلام» اختصاص دهد و هر یک از ویژگیها و شاخصهای این جنبش یعنی «اصلاح طلبی»، «وحدت طلبی» و «استعمار ستیزی» یکی از فصول کتاب را پوشش دهد؛ اما خواننده از فحوای کتاب جنبش اتحاد اسلام را به درستی متوجه نمیشود.
پرش و انتقال از بحثی به بحث دیگری که رابطه ای با بحث قبلی ندارد. در حالی که توقع میرود یک کتاب در همان هدف اصلی خود پیش برود و نباید از عنوان و بحث اصلی خارج شود. در این باره مثلاً در صفحه ۳۴۹ که تاریخچه تأسیس این اتحادیه آمده متاسفانه یک بحث شسته و روفته که در آن، زمان تأسیس، افراد مؤسس، چگونگی گسترش، قدرت گرفتن و تأثیر گذاری آورده نشده است.
آوردن نقل قولهای چند صفحه ای متعدد. در صورتی که ۵ تا ۱۰ سطر یک جمله ای کافی بود، حدود ۳۰۰ صفحه کتاب نقل قولهایی است که گاهی تا دو صفحه میرسد. از جمله صفحه ۳۷۷ ۳۰ صفحه در مورسد سید جمال نقل قول دارد.
عدم ارجاع به منابع اصلی در برخی جاهای کتاب. نقل قول از منابع دست دوم و مآخذ دیده میشود. مثلاً در جایی آمده است که ابن تیمیه فتوا به تکفیر شیعیان نداده که ازجاع آن از کتاب حمید عنایت استفاده کرده است.
نقد جناب دکتر فرهی
نقاط قوت
این اثر دارای ۲۷ صفحه منابع و مآخذ است و در آن حداقل ۴۰۰ عنوان منبع فارسی و عربی و ترکی استفاده کرده است.
نگاه تاریخی نویسنده در پاسخگویی به مسائل و مشکلات امروزین جهان اسلام.
اثری است پیشگام و با گستره ای وسیع مساله وحدت اسلامی را مورد توجه قرار داده است. هر گونه انتقادی بر آن باشد به خاطر همین گسترهٔ وسیع قابل دفاع و قابل قبول خواهد بود.
برای خواننده مملو از اطلاعات مفید تاریخی است که میتواند برای خواننده کتاب دغدغههای فراوانی ایجاد کند که برای استوار سازی نگاه خود مستقیماً به سراغ منابع کتاب برود.
موضوعات فراوانی در آن مطرح شده که میتوان موضوع پایان نامههای کارشناسی ارشد و رسالههای دکتری قرار گیرد: مخصوصاً اتکا به سیاستهای مذهبی عثمانی، صفوی؛ نمود خیلی پر رنگ دوره قاجار؛ نقش شیخ الرئیس قاجار در جنبش اتحاد اسلام؛ تاکید بر اینکه بسیاری از اندیشههایی که در فکر شیعه و اهل سنت هست، ریشه در سیاستهای مذهبی عثمانی و صفوی دارد.
نقد آن نشان دهنده ارزش و علمی و تحقیقی آن است.
نکات و مباحث تاریخی خوب و مفیدی دربارهٔ ایران قاجاری و عثمانی دارد. به خصوص اینکه بسیاری از مسائل در برخوردهای سیاسی، مذهبی را سیاست مداران گسترش و رواج دادهاند.
نگاه نویسنده کنش گرایانه با توجه به جنبههای سیاسی، روشنفکری و مذهبی و قدرت سیاسی است.
نقاط ضعف
در این اثر از منابع لاتین استفاده نشده است.
با توجه به گستردگی و وسعت پژوهش در بسیاری مواضع، فرصت مراجعه به اصل منابع را نداشته است.
بهتر بود این اثر مختص اتحاد اسلام یعنی انجمن استانبول بود و تمام زوایای این انجمن را از جمله افراد خالق انجمن، دیدگاه آنها در باب حکومت اسلامی، شاخصها، مؤلفهها و متغیرهای ذهنی این افراد را مشخص میکرد تا به دیدگاهها و نظریههای آنها در خصوص یک حکومت واحد اسلامی دست یابیم.
یک ایراد عمده کتاب تاکید بر ناهمسازگاری هاست تا همسازگاری ها. در حالی که می دانیم دغدغه اصلی جنبش اتحاد اسلام بوده است. به نظر میرسد چون ما امروزه وحدت اسلامی را در جهان اسلام نمیبینیم لذا برای رفع این مشکل به بررسی دغدغه اعضای جنبش رفته است ریشههای آن را بررسی کرده و با نگاه تاریخی که ارزشمند است و و کمتر مورد توجه اصحاب وحدت و تقریب مذاهب اسلامی بوده توجه نماید. این موضوع (نگاه تاریخی) موجب شده که خود به خود رنگ و روی تبیین ناهمسازگاری ها بیشتر شود.
دکتر امیر اردوش (نویسنده کتاب)
باگذشت ۱۲ سال از تألیف این اثر و با جود مطالب جنجالی در آن تا امروز هیچ نقد مکتوب و شفاهی از آن صورت نگرفته است. درواقع حجیم بودن و مغلق بودن نثر کتاب، موجب شده اینهمه سال این کتاب بدون نقد بماند. بنده کموبیش با نقایص کتاب خبردارم و با پارهای از نقدهایی که اساتید ارائه کردند، موافقم.
در جواب این سؤال اساتید که چرا بر روی ناهمسازگاری ها تأکید کردهام میگویم: اصلاً همسازگاری ای وجود نداشته که ذکر نکرده باشم. وحدتگراییهای را که تاریخ اسلام وجود داشته، آوردهام. بهطور مثال در فصل اول جداگانه بحث وحدتگرایانی چون عمر بن عبدالعزیز؛ یاووز سلیم و نادر قلی افشار آمده است. جز اینها در طول تاریخ اسلام هیچ دورهای درگیر بحث وحدت اسلامی نیست گرچه در مواقعی که همسازگری بوده، تأکید کردهایم.
جداسازی این سه تن در این فصل (که کوتاهترین و پیچیدهترین فصل کتاب است) بیانگر این است که تا زمان سلطان عبدالحمید دوم بر روی مبحث وحدت اسلامی تکیه نشد است.
دکتر امیر اردوش گفتند: دوره عمر بن عبدالعزیز میتواند الگویی عملی برای وحدت امروز و فردای جهان اسلام باشد. در آن دوره که هنوز بحثهای همساز گری در کتب مذهبی وحدت اسلامی نیامده بوده و این بحث شعاری نبوده است، اما جو جامعه بهقدری پذیرای همبستگی اسلامی است که خوارج تندرو هم شمشیرها را کنار میگذارند.
نادر افشار هم ادعای وحدت اسلامی داشت اما برخلاف بسیاری که از ایشان تعریف و تمجید میکنند امانگاه آ و به این مقوله نگاه منفعت طلبانه
و سیاسی و طبق مصالح و منافع سیاسی، بر اساس بخشنامه و وثیقه علمای نجف و وفاق علمای شیعه و سنی و شمشیر بوده است. بوده است به همین خاطر با رفتنش این وحدت هم رخت بربست. لذا ما بر این باور هستیم که با بخشنامه، آییننامه و شمشیر وحدت ایجاد نمیشود.
بااینکه به باور من وحدت اسلامی مقدمه امت واحده اسلامی است اما تاریخ اسلام عرصه ناهمساز گاری است. فقط در آیات نورانی قرآن مجید همسازگاری دیده میشود گرچه این دستورات قرآنی همانند بسیاری از دیگر دستورات کنار گذاشته و به بوته فراموشی سپرده شد.
ایراد دیگری که ناقدان محترم به اثر وارد کردهاند، بحث نقلقولهای مستقیم چندصفحهای است. البته جز مواردی که ناقد کتاب ذکر کردند، موارد دیگری هم وجود دارد.
میدانیم که سید جمالالدین اسدآبادی از چهرهها و شخصیتهای جنجالی تاریخ است. در ایران میان چهرههای مذهبی و متدین ما هستند کسانی که ایشان را کافر قلمداد میکنند؛ کسانی که در تدین ایشان تردید دارند؛ از ملیگرایان کسانی هستند که ایشان را خائن به ملت ایران میدانند. افرادی از محققان وی را فراماسونری میشناسند، درحالیکه با فروریختن سید جمال تمام هویت جنبش اتحاد اسلام زیر سؤال خواهد رفت. لذا بنده بیش از بیست تن از شخصیتهای مذهبی، سیاسی، ایرانی، غیر ایرانی، ترک، عرب، سنی مذهب و شیعهمذهب، موافق و مخالف را کنار هم چیده و عین عبارتهای آنها را بدون هیچ دخل و تصرفی ذکر کردهام. این کار بهعمد و قصد بوده، جزء تنگناهایی بوده که گرفتار آن بودهام. نخواستهام از زبان من باشد حتی نقلقول غیرمستقیم را هم برخی جاها نیاوردهام درصورتیکه میتوانستم در حوزه صفویه بهجای نقل مستقیم، مطلب اصلی را در نیمصفحه بیان کنم.
نکته دیگر؛ علت آوردن مطالب از کتب جدیدی مثل آثار آقایان حاتم قادری و حمید عنایت؛ قصدم این بوده که در کنار منابع اصلی مثل طبری یا یعقوبی، تحقیقات جدید این حوزه را (مستقیم یا غیرمستقیم) نقل کنم. روال کار هم معمولاً بهاینترتیب بوده که از آثار یکی، دو مورخ قدیمی مطلب بیاورم و در کنار آنیک منبع جدید ذکر کنم؛ زیرا از سویی این موضوعی جدید و امروزی است که با آن درگیر هستیم و از سوی دیگر تنها نظر محققان و نظریهپردازان جدید را آوردهام.
نکته دیگر؛ در مورد ذکر مطالب از ابن تیمیه حق با ناقد محترم است. چهارده سال قبل که به این پژوهش دست زدم یافتن کتب ابن تسمیه با مشکل همراه بود؛ زیرا بهجز کتابخانه تاریخ اسلام قم و کتابخانه آیه الله مرعشی قم، فراهم ساختن کتب چند صدصفحهای ابن تیمیه بسیار دشوار بود و کتابخانههای مذکور هم این آثار را امانت نمیدادند. بعلاوه اینکه در آن دوره منابع کتابی وارد فضای مجازی نشده بود. بااینحال میدانم آقای عنایت مطالبش درست و دقیق است.
نکته دیگر؛ در مورد اینکه چرا تاریخچه شستهورفتهای از اتحاد اسلام ارائه نشده است. متذکر میشوم؛ اصلاً اتحاد اسلام دارای یک تاریخچه یکپارچه، مرتب و منسجمی نیست و همه آن در فعالیتهای سید جمال، محمد عبده و … خلاصه میشود. اتحاد اسلام ترجمهای است که از کلمه اسلامیسم اروپائیان است که آنها بر اسلامگراییای که جایگاه آن امپراتوری عثمانی بود، گذاشتند. درحالیکه رجال اتحاد اسلام از این نامگذاری ناخشنود بودند. میتوان گفت اتحاد اسلام به تعبیر ادبیات سیاسی امروز ما با مقداری مسامحه اسلامگرایی معنا میدهد.
خصیصهها و ویژگیهای اتحاد اسلام در جایجای کتاب ذکرشده است: استعمارستیزی؛ اسلامگرایی (با وحدت اسلامی نباید اشتباه گرفته شود. اسلامگرایی یک بخش و زیرمجموعه برای وحدت اسلامی است). جنبش اتحاد اسلام (پاناسلامیسم) نهتنها جنبشی با یک حزب و حرکت منسجم نیست بلکه تنها شامل فضای سیاسی ملتهب قاجار و عثمانی بوده است که توانسته بودند در مقابل استعمارگران استقلال خود را حفظ کنند.
فصل دوم کتاب به ترسیم فضای ایران دوره قاجار و امپراتوری عثمانی سده ۱۳ ق و مسائل و مشکلاتشان، درگیریها و علل پدید آمدن بستر ایجاد جنبش اتحاد اسلام پرداخته است. بحث وجود استعمار و اهمیت آن که اگر استعمار ایجاد نمیشد بهطورقطع احساس عقبماندگی شرق از غرب مفهوم نمیشد، دارای اهمیت است. به حدی که بهتبع آن فصل سوم کتاب درباره جنبش اتحاد اسلام نوشته نمیشد.
این جنبش قبل از هر چیز اصلاحطلب و از عقبماندگی جهان اسلام ناخرسند است. با آغاز بیداری اسلام در آن دوره، باور عدهای این بود که ما کاملاً غربگرا باشیم؛ عدهای دیگر آرمان را در این میدیدند که از غرب فاصله بگیریم که نتیجه آن عدم اجازه رفتن فرزندان به مدارس جدید و تحریم تمام چیزهای غربی بود. این جنبش در غربشناسی جای میگیرد و جنبههای خوب و بد آن قابل شناخت است.
انجمن با جنبش اتحاد اسلام تفاوتهایی دارد. انجمن در یک فضای کوچک و یک محدوده کوتاه در زمان سلطان عبدالحمید و در سفر دوم سید جمال به استانبول پدید آمد و عدهای در ایران و عثمانی به عضویت آن درآمدند و یکی فرض کردن انجمن استانبول با جنبش اتحاد اسلام نظیر یکی داشتن یک جنبش بزرگ با یکخانه حزبی است.
اتحاد اسلام یک حرکت منسجم نبوده است. هر مصلحی که درد دین داشته به عضویت آن درآمده است. نامق کمال، سید جمال، شیخ محمد عبده و سلطان عبدالحمید که نقش سلطان در آن قابلبررسی است.
در فضای چنین اتحادی است که در امپراتوری عثمانی وزیر شیعه، سفیر شیعه و مسئولین شیعه دیده میشود و امروز اگر بخواهیم فضای جهان اسلام را با دوره جنبش اتحاد قیاس کنیم با تأسف خیلی به قهقرا رفتهایم و نسبت به آرمان وحدت عقبماندهایم و شاید از دلایل آن این باشد که هیچ دورهای مثل دوره ما اتحاد و وحدت اسلامی برای دشمنان خطرناک به نظر نمیرسیده و تا این حد آن را مورد هجوم قرار نمیدادهاند.
نویسنده: حسین سرمد محمدی