بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ العربیة

اولین های انقلاب و دفاع مقدس در دزفول: اوّلین جلسات قرائت قرآن

۵- اوّلین جلسات قرائت قرآن مساجد دزفول، سال ۱۳۴۲

جلسات قرائت قرآن از سال ۱۳۴۲ در مسجد جامع واقع در خیابان امام خمینی «ره» شروع شد. کم­کم مردم در سایر مساجد نیز از این گونه جلسات دایر کردند. پس از مسجد جامع، مسجد صاحب­الزّمان جنوبی تجارب مسجد جامع را پیاده کرد. سپس مسجد حضرت زینب و امام سجّاد (ع) ساخته شدند و توسط جوانان فعّال مسجد صاحب­الزّمان (عج) در آنجا جلسات قرائت قرآن دایر گردید. جلسات مسجد شهدا (حاج ملک) و مسجد امام جعفر صادق (ع) نیز فعّال بودند. مسجد صنیعی (سلمان فارسی) هم با امامت روحانی جوان و مبارزی به نام شیخ عباس مخبر دزفولی در عرضه مبارزه ازجمله مساجد فعّال شمرده می­شد.

جوانان مبارز و انقلابی دزفول در سالهای اوج خفقان و سرکوب دهه ۱۳۵۰ از طریق کانون­های مساجد و مطالعه کتب مذهبی به خصوص مطالعه مجلّه مکتب اسلام که تأثیر بسیار زیادی در ایجاد انگیزه برای جوانان داشت، توانستند مردم را به صحنه تظاهرات علیه رژیم فاسد پهلوی بکشانند. در واقع، مساجد واحد سازمانی اساسی انقلاب را فراهم آوردند. در مسجد زرگران و مسجد امام حسن عسگری (ع) آقای سیّد مصطفی فارغ در شب­های ماه مبارک رمضان در مرداد و شهریور سال ۱۳۵۷ به منبر می­رفت و سخنرانی می­کرد که جوانان انقلابی زیادی شرکت می­کردند. در مسجد چینی­سازان که امام جماعت آن را آیت­الله شیخ احمد سبط شیخ انصاری برعهده داشت فعّالیّت می­کرد. در مسجد بازار آیت­الله قاضی دزفولی به منبر می­رفت. او نه ­تنها ممنوع المنبر که ممنوع المسجد هم شده بود. وی مخفیانه وارد مسجد می­شد و رژیم را افشا و زمینه انقلاب را در بازاریان آماده می­کرد. مسجد امام سجّاد (ع) نیز فعّال بود و مسجد حاج صوفی جای امنی برای جلسات مهمّ شهر بود. از برکات جلسات قرآن مساجد علاوه بر خودسازی، ایجاد روحیّه مبارزاتی در جوانان بود که آن را به دیگران منتقل می­کردند و از برکات همین جلسات بود که انقلاب پیروز شد و از دل همین جلسات نیروهای باایمان، شجاع و مفید برای انقلاب و جنگ تربیت شدند که فرماندهان گردان­ها، تیپ­ها و لشکرها، و مدیران و مربیّان دوران دفاع مقدّس از آن جمله­ اند.

 

۶- اوّلین مسئولان جلسه قرائت قرآن در مسجد جامع دزفول

جلسات قرائت قرآن کانون فعّالیّت­های سیاسی و انقلابی گردید و با اهداف روشن و مقدّسی که داشت توانست در سطح شهر جلسات مختلف مساجد را هدایت کند و بار معنوی و انسان­سازی و تربیت نیروهای مخلص و انقلابی را با تأسّی از آیات و احادیث انقلابی قرآن و نهج­البلاغه ارتقا دهد. جلسات قرائت قرآن از سال ۱۳۴۲ در مسجد جامع توسّط حاج حسن فرهی که شغل کشاورزی داشت و روخوانی و روان­خوانی قرآن را آموزش می­داد و مرحوم حاج سبزی­خبّاز شروع شد. کم­کم سایر مساجد شهر از این گونه جلسات دایر کردند؛ ازجمله مساجد صاحب­الزمان جنوبی، حضرت زینب (س)، حضرت سجاد (ع)، حاج ملک، امام جعفر صادق (ع)، صنیعی و باغبانان.[۱]

 

۷- اوّلین انجمن­های اسلامی قرائت قرآن دزفول، سال­های ۱۳۴۳ و ۱۳۵۰

۱- انجمن اسلامی جوانان شهرستان دزفول در سال ۱۳۴۳؛ ۲- انجمن محمّدی دزفول از سال ۱۳۵۰٫

انجمن جوانان شهرستان دزفول در سال ۱۳۴۳ توسّط جمعی از معتمدان و مبارزان تشکیل شد که در این انجمن به امور فرهنگی و سیاسی می­پرداختند و در منازل اعضا و یا در مساجدها جلسات خود را دایر می­کردند. انجمن پنج نفر مسئول داشت که مسئولان در ابتدا آقایان صبوری، آل مبارک، پورعابدی، حاج محمّدرضا قصری و عصّاره بودند. تعداد شرکت­کنندگان در جلسه ۵۰ الی ۶۰ نفر بود و جلسه شب­های یکشنبه یک ساعت پس از اقامه نماز مغرب و عشا تشکیل می­شد. برنامه انجمن با تلاوت آیات قرآن و ترجمه آن آغاز می­شد و با خواندن فرازهایی از نهج­البلاغه و سپس سخنرانی یکی از اعضای جلسه ادامه می­یافت و با پرسش و پاسخ ختم می­شد. محمّدعلی امین مسئول جلسه انجمن اسلامی جوانان شهرستان دزفول بود. یکی دیگر از جلسات مهّم دزفول که تقریباً دو سال پس از جلسه جوانان تأسیس شد، انجمن محمّدی دزفول بود. این جلسه در شب­های دوشنبه تشکیل می­شد و مسئول جلسه حاج رحیم سعیدفر  از اصناف و بازاریان فعّال و انقلابی بود. آقای سعیدفر در این باره چنین اظهار داشته است: «انجمن از سال ۱۳۵۰ فعّالیّت خود را در زمینه مبارزه با رژیم منحوس پهلوی و افشاگری تشدید کرد. از جمله این فعّالیّت­ها پخش کتاب­های ممنوعه و نوارهای سخنرانی افرادی بود که ممنوع­المنبر یا زندانی شده بودند. همچنین این انجمن در مقطع مهمی از انقلاب رساله امام خمینی و اعلامیّه ایشان علیه حزب رستاخیز را توزیع نمود. این اعلامیّه را که امام خمینی (ره) در اسفند ۱۳۵۳ در تحریم حزب رستاخیز صادر کرده بود، یکی از روحانیّون حوزه علمیّه قم برای ما فرستاده بود. وی در مراسم سالگرد ۱۵ خرداد در سال ۱۳۵۴ در مدرسه فیضیه­ دستگیر شد و حجره او از طرف ساواک مورد تفتیش قرار گرفت. اسامی بنده و آقای محمّدعلی امین به عنوان مسئولان انجمن­های محمّدی و جوانان و غلامرضا خلف­رضایی لو رفت و ما را دستگیر کردند. ما اعلامیّه حضرت امام خمینی را توزیع کردیم و تنها هفت برگ اصلی آن مانده بود که در بازجویی­ها اظهار کردیم این هفت برگ را برای ما فرستاده بودند و خبر نداریم که چه کسی این اعلامیّه­ها را توزیع کرده است. زیر شکنجه هم هیچ چیز نگفتیم. ما را به زندان اوین بردند و با روحانیّونی که حدود چهارصد تا پانصد نفر بودند زندانی کردند و پس از پانزده روز – غیر از آقای خلف­رضایی که کتب ممنوعه از وی گرفته بودند- آزاد شدیم. پس از این جریان، ساواک جلسه­های هر دو انجمن را تعطیل کرد».[۲]

 

[۱] راوی: حاج غلامعلی سخاوت

[۲] مصاحبه با راوی: محمّدعلی امین، ۷/۱/۱۳۸۶

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

۳ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۱۱:۰۹ بعد از ظهر۱۸۱ بازدید