هدف اختلافافکنان استثمار مسلمانان است/ تلاش علمای اهل سنت برای وحدت + فیلم
در نشست «تقریب مذاهب و راهکارهای آن» مطرح شد که عوامل اختلاف میان مسلمانان، هم داخلی است و هم خارجی. عوامل خارجی شامل آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی و امثالهم هستند. عوامل داخلی هم در داخل امت اسلامی قرار دارند و هدف آنها پیادهسازی نقشههای دشمنان خارجی با هدف غارت منابع کشورهای اسلامی است.
هفته وحدت فرصت مناسبی برای برجسته کردن اشتراکات شیعه و اهل سنت و بررسی راهکارهای تقویت وحدت در میان مذاهب اسلامی است؛ چراکه دشمنان دین مبین اسلام همواره درصدد دامن زدن به تفرقه در میان مسلمانان برای رسیدن به اهداف و منافع خودشان هستند.
به مناسبت فرارسیدن هفته وحدت و برای بررسی بیشتر این موضوع طی نشستی با عنوان «تقریب مذاهب و راهکارهای آن» در ایکنا و با حضور عبدلله فرهی، عضو هیئت علمی دانشگاه مذهب اسلامی و ایوب شافعیپور، مدیر امور دانشجویی دانشگاه مذاهب اسلامی به تحلیل راهکارهای تقویت تقریب و وحدت در میان مسلمین پرداختیم که بخش اول این نشست را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ آقای دکتر فرهی به نظر شما به عنوان کسی که در زمینه تاریخ فعال هستید در طول تاریخ اسلام اختلافنظرها در میان مذهب اسلامی، بیشتر از کجا نشئت گرفته است؟
فرهی: مبدأ تاریخ اسلام و شروع این دین الهی و وحیانی توسط پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی(ص) در زمان بعثت ایشان است و بعثت حضرت محمد، به باور ما مسلمانان یک نقطه عطف در تاریخ بشریت است. این بعثت در راستای به کمال رسیدن بشریت بود تا انسانها بتوانند با همدیگر پیوند برقرار کنند و این پیوند بر مبنای توحید و برادری دینی آنها باشد. رمز حیات مسلمانان و دین اسلام به همین اندیشه توحیدی برمیگردد. مبنا در دین اسلام، یگانگی است. حضرت رسول اکرم(ص) سعی کردند کلمه توحید را در مکه برای مسلمانان توضیح دهند و اصول و عقاید را برای مسلمانان تبیین کنند و یک انسان موحد پرورش دهند که غرق در عبودیت باشد.
آفرینش انس و جن برای همین عبودیت است. عبد شدن باعث میشود انسان به جای خودش، فقط خدا را ببیند. به نظرم ریشه همه اختلافات، نه در تنها در میان مسلمانان بلکه در میان همه انسانها در خودخواهی است. ما همیشه در نماز میگوییم «أشهد أن محمدا عبده و رسوله» رسول خدا برای مسلمانان اسوه حسنه است پس چرا همانند پیامبر اسلام سعی نمیکنیم در زندگی خودمان عبد باشیم؟ لازم است خودخواهیها را در زندگی کنار بگذاریم چون وقتی خودی نباشد دیگری هم نخواهد بود و دیگر نمیگوییم من فارس یا شیعه هستم و دیگر بلوچ، سنی، کرد، افغان و … .
به فرموده پیامبر گرامی اسلام، ما انسانها یا برادر دینی یا همنوع هستیم بنابراین باید از اختلاف پرهیز کنیم. چرا اشراف قریش در مقابل پیامبر اسلام ایستادگی کردند؟ ریشه این ایستادگی در همین خودخواهی بود چون میگفتند ما از قبیله قریش هستیم و باید برتری داشته باشیم. در قرآن کریم آمده است: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِکُمْ ۚ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا ۗ وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ؛ محمد(ص) جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟ پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهد رسانید، و البته خدا جزای نیک اعمال به شکرگزاران عطا کند» (آل عمران/ ۱۴۴) جاهلیتی که به معنای نادانی است هنوز نمرده است و ما جاهلیت را فقط مربوط به زمان پیامبر گرامی اسلام(ص) نمیدانیم بلکه وقتی خصوصیات یک فرد جاهل را بشناسیم و در برابر آن جاهلیت قرار بگیرم آن وقت میتوانیم امیدوارم باشیم جامعه ما به سمت رستگاری حرکت کند.
ایکنا ـ به نظر شما مفاهمه میان مسلمانان چگونه پدید میآید؟
فرهی: پیامبر اسلام در زمان رسالت خودشان و طی سیزده سال حضور در دوره مکی تلاش زیادی کردند کلمه توحید را مستقر کنند و افرادی را پرورش دهند و البته در پرورش، اولویت ایشان با تربیت نسبت به تعلیم بود. یکی از مشکلات در جامعه ما این است که آموزش بر پرورش اولویت دارد، اما قرآن ابتدا بر تزکیه تاکید دارد سپس تعلیم. این تزکیه در جامعه امروز ما بسیار کمرنگ شده است به همین دلیل رهبر معظم انقلاب دائما بر مسئله اولویت تزکیه بر تعلیم تأکید دارند. مفاهمه میان مسلمانان و اخلاق توحیدی و تقریبی نیز در صورت وجود این تزکیه و اخلاق حسنه پدید میآید. اما پیامبر اسلام(ص) بر این موضوع اکتفا نکردند چراکه بعد از دوران مکی شاهد دوران مدنی هستیم.
ایشان در دورانی که در مکه حضور داشتند بر کلمه توحید و در دوران مدنی بر توحید کلمه تأکید داشتند چراکه فقط قرار نیست موحد باشیم و در مسجد عبادت کنیم. اگر الان در دوره انقلاب اسلامی هستیم و جمهوری اسلامی مستقر شده است به این دلیل است که عدهای جوان مسلمان مخصوصا از دهه چهل به بعد فقط در کلمه توحید نماندند بلکه به دنبال استقرار توحید کلمه در جامعه بودند و نقطه عطف این حرکات هم مسجد بود؛ مسجدی که بنیان آن بر تقوا پس از هجرت پیامبر خدا بنا نهاده شد. این مسجد قرار نیست فقط برای عبادت باشد بلکه باید محلی برای ترویج توحید کلمه نیز باشد.
معتقدم یکی از بدبختیهای ما در جامعه فعلی این است که نتوانستهایم جوانان را به خوبی با مساجد پیوند بزنیم و این وظیفه بزرگترها و خانوادههاست که کاری کنند جوانان سنگر مسجد را حفظ کنند و مسجد صرفاً محلی برای افراد مسن نباشد. پیامبر گرامی اسلام(ص) با هجرت از مکه به مدینه توانستند این پایگاه اساسی، یعنی مسجد را ایجاد کنند و مهمترین نقطه عطف در تاریخ اسلام همین هجرت فی سبیل الله است و در آنجا امت واحده ایجاد کردند در حالیکه اشراف قریش اجازه نمیدادند در مکه چنین کاری انجام دهند اما در مدینه توانستند اخوت میان مسلمانان ایجاد کنند و با پیمانهای مختلف، امکان حضور غیرمسلمانان در جامعه اسلامی را نیز فراهم کنند و حتی یهودیان و مسیحیان نیز در جامعه اسلامی آزادانه زندگی کرده و امنیت آنها تأمین میشد.
پیامبر گرامی اسلام بین مهاجران و انصار پیوند برقرار کردند و همه آنها همانند صحابه بودند و بین آنها برادری ایجاد شد و این برادری آنقدر شیرین بود که تصور میکردند از همدیگر ارث میبرند اما الان این برادری دینی و اخوت کجاست؟ نیاز داریم چنین سنتی دوباره احیا شود و شیعه یا سنی بودن مانع ارتباط و همکاری و اخوت ما نیست. یکی از رسالتهای دانشگاه مذاهب اسلامی این است که این سدها را بشکند.
در تاریخ اسلام فراز و نشیبهای زیادی داشتهایم که وضعیت کنونی ما را رقم زده است. امروزه کشورهای اسلامی از همدیگر فاصله گرفتهاند و مردم یک کشور اسلامی از حال کشور دیگر خبر ندارند و بعضاً از آن حمایت نمیکنند. بنابراین امروزه موضوع امت واحده چندان پررنگ نیست لذا باید کاری کنیم این امت واحده دوباره مهم شود و اهمیت آن دیده شود و تجلی عینی پیدا کند و در این راستا لازم است بتهای درونی خودمان را بشکنیم و خودها را کنار بگذاریم.
ایکنا ـ آقای دکتر شافعیپور نگاه مردم و علمای اهل سنت به مقوله وحدت چگونه است؟
شافعیپور: نگاه مردم و علمای اهل سنت به وحدت اسلامی، اگر بیشتر از مردم و علمای شیعه نباشد کمتر نیست چراکه اگر سیر تاریخ تقریب و وحدت در میان امت اسلامی را نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که علمای زیادی از اهل سنت در این مسیر قرار گرفتهاند و تلاشهای زیادی انجام دادهاند و اگر امروزه مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی داریم نتیجه و حاصل تلاشهایی است که علمای اهل سنت در مصر با همکاری علمای شیعه در ایران انجام دادند.
در دانشگاه الازهر، شیخ عبدالمجید سلیم و شیخ شلتوت این مسئله را پیگیری کردند و همکاریهایی با آیتالله محمد تقی قمی و بعدها آیتالله بروجردی داشتند و این ارتباطات هنوز ادامه دارد چون وحدت و تقریب مذاهب اسلامی ضرورتی است که در قرآن کریم و روایات به آن اشاره شده است و قرآن و سنت دو مورد از مصادر مشترک بین فرق و مذاهب اسلامی هستند.
ایکنا ـ به نظر شما تاثیر اختلافات فقهی میان شیعه و اهل سنت بر روابط بین این مذاهب چقدر است؟
شافعیپور: اختلاف همانگونه که در قرآن کریم اشاره شده امری طبیعی است همانطور که در درون یک خانواده ممکن است که هر کدام از اعضای خانواده به غذا یا لباس خاصی علاقه داشته باشند. اختلافات فقهی نیز ناشی از برداشت مجتهد از نصوص و آیات و روایات است. در روایات هم آمده اگر مجتهدی برداشت خاصی از یک نص داشت و برداشت وی درست بود دو اجر دارد که یکی برای تلاشی است که انجام داده و یکی هم برای درستی نتیجه وی است اما اگر برداشت وی غلط بود یک اجر دارد که آن هم برای تلاشی است که انجام داده است، بنابراین اختلافات فقهی امری طبیعی است و حتی در درون اهل سنت که چهار مذهب رسمی داریم اختلافات فقهی وجود دارد.
البته اختلاف مذمومی هم داریم که توسط دشمنان در جهت تفرقه در میان مسلمانان ایجاد شده است. عوامل اختلاف میان مسلمانان هم داخلی است و هم خارجی، یعنی منشا آن در داخل و خارج از امت هستند. عوامل خارجی شامل آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی و امثالهم هستند. عوامل داخلی هم در داخل امت اسلامی قرار دارند و هدف آنها پیادهسازی نقشههای دشمنان خارجی با هدف غارت منابع کشورهای اسلامی است. جنگ عراق و افغانستان و آشوب در برخی کشورهای اسلامی در همین راستا انجام شده است.
رهبر معظم انقلاب در تعبیری هوشمندانه و جالب به شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی اشاره کردند. سیدقطب نیز به طور کلی بر اسلام آمریکایی اشاره میکند که ناظر بر همین عوامل داخلی هستند که نیات خارجیها را دنبال میکنند. این دو عامل به یک اندازه در ایجاد اختلاف و تفرقه در کشورهای اسلامی نقش دارند و هدف آنها نیز غارت و استثمار منابع این کشورها است.
ایکنا ـ آقای دکتر فرهی، فرمودید در دانشگاه مذاهب اسلامی بنا دارید سدهایی که مانع وحدت هستند را بشکنید. راهکارتان برای این امر چیست و این سدها چگونه شکسته میشوند؟
فرهی: یکی از کارهایی که ما انجام میدهیم نزدیک کردن مذاهب اسلامی به یکدیگر است. خوشبختانه الان در رشتههای مختلف از جمله تاریخ اسلام، امکان تحصیل تا مقطع دکتری وجود دارد. دانشگاه مذاهب اسلامی با این هدف شکل گرفت که مذاهب مختلف را به رسمیت بشناسند و پیروان مذاهب بتوانند با فقه و تاریخ خود آشنا شده و در عین حال تجربه همزیستی هم داشته باشند. خود بنده در خوابگاههای دانشجویی چنین چیزی را تجربه کردم و به نظرم این بسیار مفید بود.
ما نباید دور خودمان دیوار بکشیم و با دیگران ارتباطی نداشته باشیم چون در اینصورت به راحتی میتوان درباره یکی از مذاهب شایعهپراکنی کرد و مثلاً میگویند شیعیان، قرآنِ خودشان یا مصحف فاطمه را دارند و برخی هم باور میکنند؛ بسیاری از این شایعات درباره اهل سنت هم وجود دارد. لذا اخوت و برادری بسیاری از سوء ظنها را برطرف کرده است چراکه هر دو طرف سند و روایت میآورند و مثلاً میگوئیم در کتب اربعه شیعه یا فلان کتاب اهل سنت به فلان موارد اشاره شده است و با همدیگر بحث میکنند و در نهایت به بیپایه بودن بسیاری از شایعات پی میبرند. این چیزی است که به خوبی در دانشگاه مذاهب اسلامی شاهد آن بودهایم چراکه هم بحث علمی وجود دارد و هم اخوت و برادری سر جای خودش است.
اما اگر گفته شود که شیعه هویت خود را از عاشورا میگیرد و یک فرد انگلیسیزبان کلمه عاشورا را به انگلیسی سرچ کند و تصاویر قمهزنی را مشاهده کند این فهم از تصاویر به خارج از جهان شیعه منتقل میشود که شیعه همین است. الان در دنیا با جنگ رسانهای و مدیریت تصویر مواجه هستیم و اینکه چه تصویری را به دیگران منتقل کنیم اهمیت بسیار بالایی دارد. باید مدیریت تصویر ما به گونهای باشد که وقتی با یک شیعه در مورد اهل سنت صحبت میکنیم یا برعکس، سخنان ما مایه وحدت باشد. دانشگاه مذاهب اسلامی با بنیه علمی که دارد در تلاش است با ایجاد آثار فاخر علمی و سپس تبدیل آنها به آثار رسانهای، مدیریت تصویر را تغییر دهد تا وقتی اسم شیعه میآید همه یاد شیعیان انگلیسی نیفتند.
البته معتقدم امکانات محدود است و نقاط ضعفی هم در فعالیتهای ما وجود دارد در حالیکه شیعیان انگلیسی به سرمایههای کلان و شبکههای تلویزیونی متعدد دسترسی دارند و قدرت رسانهای آنها هم زیاد و قدرت رسانهای ما کم است اما در حد امکانات محدودی هم که داریم باید تلاش کنیم در دانشگاه مذاهب اسلامی افرادی تربیت کنیم که مبلغ و سفیر تقریب شوند و آرمان ما هم این است که چنین کاری در سطح جهان اسلام انجام شود هرچند که هنوز این فعالیتها متمرکز در ایران است. البته اخیراً دانشگاه مذاهب اسلامی با دستور رئیس جمهور تبدیل به دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی شده و این توقعات نسبت به دانشگاه را افزایش میدهد. امیدوارم این نگاه هم در میان مسئولان نظام وجود داشته باشد تا از دانشگاه در راستای توسعه فعالیتهای آن حمایت کنند.
ادامه دارد…
منبع
ایکنا