- دکتر عبدالله فرهی - http://abdullahfarrahi.com -

گزارش جلسه‌ی دفاعیه‌ی رساله‌ی‌ دکتری آقای مجید منهاجی با عنوان: «نقد و بررسی انحطاط تمدن اسلامی از دیدگاه محمد ارکون و حسن حنفی»

گزارش جلسه‌ی دفاع دکتری رشته‌ی تاریخ اسلام دانشجو آقای مجید منهاجی
جلسه‌ی دفاعیه‌ی جناب آقای مجید منهاجی؛ دانش‌آموخته‌ی مقطع دکتری تاریخ اسلام، مورخ ۲۷ اسفندماه سال ۱۳۹۹ با حضور استادان محترم راهنما، مشاور و داور به صورت مجازی برگزار شد.

عنوان رساله: نقد و بررسی انحطاط تمدن سلامی از دیدگاه محمد ارکون و حسن حنفی
استاد راهنما: دکتر محمد حسین مختاری، استاد مشاور اول: دکتر غلامرضا ظریفیان، استاد مشاور دوم: دکتر عبدالله فرهی
استادان داور: دکتر اسماعیل چنگیزی، دکتر یونس فرهمند و دکتر جلال محمودی

جلسه‌ی دفاعیه‌ی رساله‌ی دکتری آقای مجید منهاجی توسط دکتر فرهی استاد مشاور و مدیر گروه مدیریت گردید. مدیر محترم جلسه در ابتدای جلسه، ضمن اعلام مقررات برگزاری جلسه‌ی دفاعیه، دانشجو، استاد مشاور و سپس، هیأت داوران را معرفی نمود و سپس دانشجو به مدت ۲۰ دقیقه، گزارش مختصری از رساله ارائه‌ نمود و از آن دفاع کرد. آقای منهاجی با ارائه شفاهی دفاعیه دکترای خود به این مباحث اشاره کردند. آقای منهاجی در انتهای جلسه از استادان راهنما، مشاور و هیأت داور چنین سپاس‌گزاری نمود:
در ابتدا خدمت همه بزرگواران از جمله استاد محترم راهنما (د.مختاری) و مشاورین گرامی (د. ظریفیان –د.فرهی) به جهت مساعدت های ارزنده بسیار سپاسگزارم. همچنین از همه دوستان داخل و خارج کشور دکتر الزواوی بغوره استاد تمام گروه فلسفه دانشگاه کویت ممنون و متشکرم.همچنین از داوران بزرگوار دکتر چنگیزی و دکتر محمودی و دکتر فرهمند آرزوی بهروزی و موفقیت دارم. با امید اینکه روزگار توفیق جبران زحمت های این عزیزان را از ما دریغ ندارد.
این رساله با هدف نقد و بررسی انحطاط تمدن اسلامی از منظر محمد ارکون و حسن حنفی و با رویکردی توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوا به بررسی پدیده انحطاط، راهبردها و مبانی فکری و تاثیرگذار بر آنها در این زمینه می پردازد. رساله حاضر در چهار فصل تنظیم گردیده است که به قرار ذیل است: فصل اول- کلیات تحقیق،فصل دوم- زندگی، آثار، مبانی فکری و پروژه های محمد ارکون، فصل سوم- زندگی، آثار، مبانی فکری و پروژه های حسن حنفی، فصل چهارم- نقد و بررسی انحطاط تمدن اسلامی از دیدگاه محمد ارکون و حسن حنفی در سه گفتار، گفتار اول و دوم – انحطاط تمدن اسلامی از دیدگاه ارکون و حنفی؛گفتار سوم- بررسی و نقد تطبیقی انحطاط تمدن اسلامی از منظر ارکون و حنفی و راه کارهای آنان.
از دهه پنجاه قرن بیستم میلادی مسلمانان تلاش های فزاینده ای برای بازیابی هویت خویش و بازگشت به دوران طلایی تمدن اسلامی بودند. از این رو، بحث انحطاط تمدن اسلامی به مباحث کلیدی تبدیل شد و تئوری ها و خوانش های مختلف از سوی اندیشمندان پدیدار شد. آنها به دنبال واکاوی عوامل انحطاط و بیان راهکارهایی برای برون رفت از آن بودند.؛ ازجمله این متفکران می توان به محمد ارکون و حسن حنفی اشاره کرد.این رساله با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی انحطاط تمدن اسلامی از منظر دو گفتمان محمد ارکون و حسن حنفی می پردازد. ارکون و حنفی انحطاط تمدن اسلامی را مورد نقادی و بررسی قرار داده اند و از نقد سنت اسلامی، تمدن غربی و مدرنیته در راستای ارائه راه هایی برای برون رفت از انحطاط بهره برده اند. پروژه های آنها با دو گفتمان متفاوت و دارای اشتراکات و افتراقات متعدد، به نوعی معرفت شناسی تاریخی است و با عبور از شیوه روایی، قرائت متون، بررسی سنت و مولفه های منحصر به فرد در آموزه های اسلامی به بررسی راه های برون رفت از انحطاط و ایستایی می پردازد.ازیافته های این پژوهش این است که ارکون و حنفی میراث اسلامی-عربی را به عنوان امری غیرقابل انکار و گسست ناپذیر از جهان اسلام-عرب می پندارند و معتقدند که ریشه مسئله انحطاط در میراث نهفته است؛ آنها باتوجه به رویکردها و روش های غربی همچون پدیدارشناسی هوسرلی، دیرینه شناسی فوکویی، تاریخی گری و… در مطالعه پدیده انحطاط، قائل به بهره‌گیری از اندیشه‌های غربی در راستای نقد تمدن اسلامی هستند. راه کارهای ارکون و حنفی از کانال طرح واره های آنها یعنی «نقد عقل اسلامی»، «اسلام شناسی کاربردی»، «بازسازی میراث» و «غرب شناسی» می گذرد. در این ارتباط به نظر می رسد که پروژه اسلام شناسی کاربردی و نقد عقل عربی ارکون و بازسازی میراث و غرب شناسی (شرق شناسی وارونه) حسن حنفی مهم ترین راهکارهای برون رفت از انحطاط تمدن اسلامی از منظر آنان است. همچنین رویکرد پدیدارشناسی هوسرل و شرق شناسی تاثیرگذارترین رویکرد بر مبانی فکری آنها محسوب می شود.

ارکون
عقل سنجش گرای آینده نگر؛ پیشنهاد ویژه ارکون در راستای برون رفت؛ ارکون در اواخر دهه ۹۰ م مفهوم «عقل پدیدار یا عقل درحال ظهور» را ابداع و معرفی می کند. وی می پنداشت این عقل راهی برای برون رفت از بحران عقل و انحطاط در جهان عرب-اسلامی باشد. عقل سنجشی آینده‌نگر-العقل الاستطلاعی المستقبلی» جایگزین می‌کند؛ تا نشان دهد پست‌مدرنیسم در حال پیشرفت و تکامل است و نه عقب‌نشینی و انحطاط. به گفته ارکون «عقلی که بدان می اندیشم، عقلی چندگانه و چند قطبی، پوینده، کاربردی، انقلابی، ساخت گرایانه، ترکیبی، تاملی، دارای خیال گسترده و جهان شمول است. هدف آن همراهی و بررسی خطرات جهانی شدن در زمینه های فرهنگی حال حاضر است. این عقل به دنبال تاسیس یک عقل انعطاف پذیر، پوینده و آزادانه است، که در آن نگرش ها با رویکرد انتقادی با یکدیگر در تعامل هستند و از سیاست بازی و سازش به دور است. همچنین به دنبال ایجاد شرایط تغییر و مفاهیم و تعیین معیارها است. بدین ترتیب، ارکون قصد دارد به چالش ها و دشواره های نظام فکری براساس مقتضیات زمان را آشکار و شناسایی کند. این عقل، بیانگر همه مشکلات عصر اسکولاستیکی است،که محصول یک تجربه طولانی و البته تلخ است.اسلام شناسی کاربردی در راستای پایش و انجام مطالعات اسلامی؛ ارکون در دهه ۱۹۷۰ پروژه اسلام شناسی کاربردی را در راستای بررسی وضعیت بحران «اندیشه اسلامی» یا «عقل اسلامی» مطرح کرد و آن را از مناسب ترین راه های گذر از بحران انحطاط معرفی نمود. تاریخ مندی اندیشه مسلمان معاصر؛ سکولاریسم، رویکرد راهبردی استراتژیکی در زمینه برون رفت از انحطاط و رسیدن به پیشرفت.

حنفی
نگرش حسن حنفی، همان بازگشت به سنت و میراث اسلامی در پرتو بازسازی و نوسازی علوم اسلامی، به جهت پاسخ گویی به نیازهای روز و اقتضائات دوران جدید است، تا از این رهگذر بتوان از استقلال و هویت خویش در برابر غرب دفاع نمود.بازاندیشی در میراث فلسفی-اسلامی و فرهنگ ملی، غرب شناسی، گسترش خودباوری در قبال غرب، کسب آگاهی و احساس مسئولیت تاریخی و اجتناب از قرار گرفتن در مسیر تاریخی دیگر ملت ها؛، بازگشت به میراث اسلامی به جهت پاسخ گویی به نیازهای عصر، غرب شناسی به منظور خروج از سیطره نگرش شرق شناسانه و شناخت غرب به مثابه موضوعی مطالعاتی، ایجاد وحدت و وفاق و مصالحه میان جریان های مختلف فکری و سیاسیتف وجه به یک روند جایگزین در برابر جهانی سازی، تحقق طرح سیاسی اش با عنوان چپ اسلامی.

بررسی تطبیقی ارکون و حنفی
ارکون و حنفی از شاخص ترین افراد جریان روشنفکری نومعتزلی جهان عرب به حساب می آیند. این دو شخصیت پیوسته در جست-جوی راه حل هایی برای معضلات عدیده جهان اسلام و مسائل سیاسی –دینی بودند.پروژه های ارکون و حنفی را می توان همسو با یکدیگر و به دنبال بررسی و نقد سنت و تجدد و مسئله انحطاط هستند تاکید بر میراث به عنوان امری غیرقابل انکار و گسست ناپذیر از جهان اسلام-عرب دارند و معتقدند که ریشه مسئله انحطاط در میراث نهفته است؛کاربست رویکردها و روش های غربی همچون پدیدارشناسی هوسرلی، دیرینه شناسی فوکویی، تاریخی گری و… در مطالعه پدیده انحطاط؛ قائل به بهره‌گیری از اندیشه‌های غربی در راستای نقد تمدن اسلامیتاثیرپذیری از استادشان لویی ماسینیون معتقدند که که ما راهی جز به کارگیری روش های نوین زبانی و اجتماعی هرمنوتیک در زمینه میراث و انحطاط نداریم؛ اهتمام ویژه در بکارگیری عقل در بررسی و مطالعه میراث
مهم ترین مشکلات و نارسایی که ارکون و حنفی برای میراث اسلامی–عربی قائل اند، مشکل میراث نیست؛ بلکه به مشکلات معرفتی آنها بازمی گردد. تجربه و جامعه‌پذیری آنها در جهان اسلام–عرب، تحت زعامت افسران ارتشی و یا در سایه استعمار، ارکون و حنفی را به نظریه پردازی هایی گاه متناقض واداشته است؛رویکرد مادی و مارکسیستی و نگاه به اصطلاح چپ اسلامی حنفی در الهیات و توجه افراطی به رویکردهای غربی ارکون، فرصتی برای هضم معارف نگذاشته است. حنفی مشکل میراث را توحیدمحوری و زبان الهیاتی می داند؛ درحالی که عنصر قوام بخش میراث اسلامی-عربی، همان توحید است و با حذف آن، شیرازه میراث از هم می پاشد؛آنها از اقتضائات تاریخی به عنوان یک اصل راهبردی بسیار سخن رانده اند و توجه به اصالت و عصریت را ضروری می داند؛ اما جز مواردی که بیان دردها و مشکلات معاصر ماست، راهکار مناسب، تبیینی و عملی ارائه نمی دهد و راهکارهای ارکون در راستای برون رفت از چالش ها، بیشتر جنبه ژورنالیستی و شعاری نزدیک دارد؛حنفی در بازسازی میراث اسلامی و ارکون در نقد عقل اسلامی و اسلام شناسی کاربردی، از خدامحوری به انسان محوری تغییر موضع می دهند. انسان محوری در بازسازی دین، ماهیت جدیدی از دین می‌سازد که نه تنها از دین چیزی باقی نمی-گذارد، بلکه به خودکامگی و پوچی انسان می ‌انجامد و این همان مسیری است که غرب طی کرده است.
سپس دکتر فرهمند، چنگیزی و محمودی به عنوان داوران نکات و اصلاحات پیشنهادی خویش را مطرح کردند. در پایان استادان محترم مشاور (دکتر ظریفیان و دکتر فرهی) و راهنما (دکتر مختاری) نکاتی پیرامون این رساله مطرح کردند. سرانجام شور جهت نمره گرفته شد و نمره عالی (۱۹ تمام) به رساله دکتری آقای مجید منهاجی اعطا گردید.

[1] [2] [3] [4]